سلامت نیوز: برای رسیدگی به وضعیت هزاران کودکی که دست به دست بین مصرفکنندگان و فروشندگان مواد میچرخند، کرایه می شوند، ناموسشان مورد معامله قرار می گیرد، در خیابان ها کار می کنند یا در بهترین شرایط در مراکز نگهداری، با هزاران کمبود، پرورش مییابند، رسیدگی به وضعیت مادرانشان الزامی است.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه قانون نوشت: چند وقتی است در شبکه های مجازی و گروه های ایرانی، کلیپ هایی از آزار و کتک خوردن کودکان پخش شده که فارغ از چراوچگونگی و کی و کجا بودنش، منزجر و مشمئز کننده است.در این سالها که با زنان مصرف کننده مواد و بیخانمان شهرمان که همه چیز را پشت سر گذاشته و برای درمان اعتیاد و قطع مصرف مواد اقدام میكنند، کار میکنم؛ از نزدیک شاهد ستمها و بیعدالتیهایی هستم که اغلب ناخواسته و تحت تاثیر مواد بر فرزندانشان تحمیل میکنند. بر اثر غفلت مسئولان و والدین، زخمهایی آنقدر عمیق بر این کودکان وارد میآید که سالها اقدامات روانشناسی و مددکاری کمترین التیام ها را در پی خواهد داشت.
برای رسیدگی به وضعیت هزاران کودکی که دست به دست بین مصرفکنندگان و فروشندگان مواد میچرخند، کرایه می شوند، ناموسشان مورد معامله قرار می گیرد، در خیابان ها کار می کنند یا در بهترین شرایط در مراکز نگهداری، با هزاران کمبود، پرورش مییابند، رسیدگی به وضعیت مادرانشان الزامی است. قانونگذاران و مسئولان را دعوت میکنم تا از مرکز اقامتی میان مدت درمان اعتیاد بانوان موسسه کاهش آسیب سیمای سبز رهایی(کمپ مرهم) دیدن كنند و پای صحبت و پشیمانی مادرانی بنشینند که اندکی از قطع مصرف موادشان گذشته و جبران خسارت را آموخته اند، از آنچه برای فرزندانشان کم گذاشتهاند صحبت می کنند و چگونگی اتصال زندگی فرزندانشان با مواد را شرح میدهند. اغلب فرزندان آنها از حداقلهایی مثل داشتن شناسنامه و شناختن پدر محروم بودهاند.
و الدینشان آنقدر به مصرف، تهیه و توزیع مواد سرگرم بوده اند که حتی برای آنها اقدام به ثبت تولد نکرده اند و در پی آن نتوانستهاند به مدرسه بروند، بانک نمیتوانند بروند، ازدواج رسمی نمیتوانند بکنند و ... . برای اثبات هویتشان به صیغه نامه و شناسنامه والدینشان نیازمندند که یا ثبت نشده یا گم، فروخته و کرایه داده شده است. حتی کودکانی که در پرورشگاه ها بزرگ می شوند، به دلیل مشکلات قانونی و موانع متعدد پیش رو، تا سالها بدون شناسنامه رشد می یابند و به دلیل نداشتن حساب بانکی از کمک مالی خیرین هم محروم می مانند.
عاطفه نمونه ای از این کودکان است، دختر 17 ساله ای که در کوره های آجرپزی جنوب تهران بدون هیچ امکاناتی رشد کرده، به اندازه سنش سابقه مصرف مواد دارد. از رحم مادر معتاد متولد شده.در کنار والدین و برادران معتادش، مصرف مواد داشته و در هفت سالگی فروشنده حرفهای مواد بوده است. پدرش او را به مبلغ 400 هزار تومان به ساقی طلبکارش میفروشد و بارها مورد سوء استفاده قرار میگیرد. والدینش هرگز برای دریافت شناسنامه او و دیگر فرزندانشان اقدام نکرده اند. مادر به جرم مواد در زندان است و پدر و برادران با پول جمعآوری ضایعات زندگی میکنند و هزینه مصرف موادشان را تامین میكنند. روزی که طبق قولم به عاطفه، بعد از سه ماه درمان اعتیاد در کمپ، او را به خانه پدریاش بردم، با اتاق گلی ای مواجه شدم بدون آب، برق، گاز، حمام و دستشویی، پر از زباله های جمع آوری شده و بوی بد ادرار و تعفن مشامم را میآزرد. پدر و برادرانی را دیدم که از سوءتغذیه رنج میبردند و به هیچ چیز غیر از تامین وعده بعدی موادشان نمی اندیشیدند. فکر میکردم عاطفه پدری را که اینهمه در حق او کم لطفی کرده است، دوست نخواهد داشت، ولی اینگونه نبود، بعد از چندماه بی خبری اشک ریختند و همدیگر را در آغوش گرفتند. سعی کرد پیام بهبودی را به خانواده اش برساند و آنها را به قطع مصرف دعوت كرد.اکنون سختترین اقدام مددکاری برای عاطفه دریافت شناسنامه است. آرزویش تحصیل است و داشتن شغلی مناسب که بدون شناسنامه امکانپذیر نخواهد بود. به راستی چه کسی مسئول هویت کودکانی است که در این کشور متولد می شوند و والدین معتادشان حداقل حقوق آنها را برآوده نمیسازند؟ از به حراج گذاشتن فرزندان در دوران بارداری بر اساس جنسیت نوزادان تا عدم ثبت تولد و حتی فوت آنها. چگونه می توان اطلاعات را در زمینه مشکلات این افراد به روز و موانع را تسهیل كرد؟ ضرورت مطالعات میدانی و پژوهشی گسترده درخصوص زنان معتاد کارتنخواب جهت شناسایی مشکلات و پیشنهاد راهکارهای عملی به شدت احساس می شود.
چند ماهی است در مرکز مذکور، درحال بررسی وضعیت زنان کارتن خواب مصرف کننده مواد شهر تهران هستیم که متجاهر شناخته شده و توسط دولت برای درمان اجباری اعتیاد (تبصره ماده 16) فرستاده میشوند تا اثرگذاری این مدل درمانی را دریابیم و دامنه اطلاعاتمان از این افراد را گسترش دهیم. اطلاعاتی چون خصوصیات دموگرافی، پراکندگی انواع بیماری، مشکلات و وضعیت کودکان این افراد. لازم است کمپینی با هدف رساندن صدای فریاد کمک این زنان و کودکان، با حضور نمایندگان موسسات غیر دولتی و تصمیم گیرندگان دولتی برگزار شود و دردهای مشترکشان به گوش همگان رسیده شود و اقدامات عملی جدی آغاز شود.کودکان مورد غفلت قرار گرفته دیروز، مصرفکنندگان مواد امروز شده اند، نگذاریم که بیش از این چشممان به دیدن آزار کودکان عادت كند،کودکان امروز را دریابیم تا معتادان فردا و آسیب های اجتماعی جامعه مان را کاهش دهیم.
نظر شما